تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
|
حضرت زهرا(س)-بستر شهادت
شبیه شمع ولی عاشقانه می سوزد
کبوتری که در این آشیانه می سوزد
دگر بهانه ی ششماهه را نمی گیرم
اگر بهانه بگیرم بهانه می سوزد
نیامده به لبم حرف اول نفرین
ولی اگر که بیاید زمانه می سوزد
ز سینه ای که شکسته نمی کشم آهی
که آه اگر بکشم کل خانه می سوزد
چگونه شانه به گیسوی دخترم بزنم
که از حرارت این دست، شانه می سوزد
سید محمد جوادی
تعداد بازديد : 97
سه شنبه 19 اسفند 1393 ساعت: 12:13
نویسنده: خادم الزهرا (س)
نظرات(1)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب
این نظر توسط برگرفته از کتاب شده صبح جمعه من و تو اثر جواد حیدری در تاریخ 1393/12/20 و 9:37 دقیقه ارسال شده است | |||
بیچاره ام ای دوست نگاهی به دلم کن
یکبار دگر لطف نما و خجلم کن مگذار که در حسرت غیر تو بسوزم با نیمه نگاهی زغمت منفعلم کن هر چند که انسم به تو چون اهل سحر نیست بر میکده ی خویش بیا متصلم کن شرمنده ام از حاصل عمرم که تباهی است با ناله ی وقت سحرم زنده دلم کن این بنده ی درگیر به افراط و به تفریط خواهش ز تو دارد که بیا معتدلم کن گر با گنهم باعث ازار تو هستم با امدن پیک اجل زیر گلم کن اشکی بفشان تا که بشویند تنم را رحمی به من خسته تو در مغتسلم کن |