علی به شیون تو گریه می کند بانو برای رفتن تو گریه می کند بانو سه ماهه این همه لاغر شدی بمیرم که لباس

علی به شیون تو گریه می کند بانو برای رفتن تو گریه می کند بانو سه ماهه این همه لاغر شدی بمیرم که لباس

علی به شیون تو گریه می کند بانو برای رفتن تو گریه می کند بانو سه ماهه این همه لاغر شدی بمیرم که لباس

علی به شیون تو گریه می کند بانو برای رفتن تو گریه می کند بانو سه ماهه این همه لاغر شدی بمیرم که لباس

علی به شیون تو گریه می کند بانو برای رفتن تو گریه می کند بانو سه ماهه این همه لاغر شدی بمیرم که لباس
علی به شیون تو گریه می کند بانو برای رفتن تو گریه می کند بانو سه ماهه این همه لاغر شدی بمیرم که لباس
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
علی به شیون تو گریه می کند بانو برای رفتن تو گریه می کند بانو سه ماهه این همه لاغر شدی بمیرم که لباس

علی به شیون تو گریه می کند بانو

برای رفتن تو گریه می کند بانو

سه ماهه این همه لاغر شدی بمیرم که

لباس بر تن تو گریه می کند بانو

 

نگاه مضطربت قطره قطره می بارد

و با تکان کمی سینه لاله می کارد

چقدر سخت شده تازگی نفسهایت

چقدر بستر تو لکه های خون دارد

 

نداری از اثرت قامت کمانی بیش

ندیده ای که به جز پیری از جوانی بیش

ضعیف و لاغر و خسته به کنجی افتادی

نمانده از بدنت تکه استخوانی بیش

 

تمام خاطره ها را مرور کن با من

بگو هر آنچه که خواهد دلت به جز رفتن

و گفتگوی تو با من اشاره ی چشم است

که نیست در تو توان کمی سخن گفتن

شاعر:مسعود اکثیری

 


تعداد بازديد : 79
جمعه 08 اسفند 1393 ساعت: 11:17
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف