تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
|
کور بودی و ندیدی پسرم می لرزید؟
دستهای حسنم دورو برم می لرزید؟
کور بودی که سرم گوشه دیوار گرفت
ابرویم خون شد و چشمان ترم می لرزید؟
حسنم دست به زیر بغلم می برد و
وقت برخواستنم هم کمرم می لرزید؟
شهر با ضربه تو دور سرم می چرخید
چند ثانیه ندیدی که پسرم می لرزید؟
تازدی از وسط کوچه مسیرم گم شد
چند باری به زمین خورد پرم می لرزید
بی مروت تو ندیدی که به هنگام زدن
وسط خاک وجود پدرم می لرزید؟
تو از اول سرفرصت پی سودی بودی
شک ندارم که همیشه تو یهودی بودی
تعداد بازديد : 165
چهارشنبه 13 فروردین 1393 ساعت: 15:41
نویسنده: خادم الزهرا (س)
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب