می آیی از آن دورها می دانم این را پُر می کنی از عدل، دامان زمین را در انتظار گام هایت می کنم فرش این دل، دل شیدایی بی بغض و کین را سر می نهم بر ش

می آیی از آن دورها می دانم این را پُر می کنی از عدل، دامان زمین را در انتظار گام هایت می کنم فرش این دل، دل شیدایی بی بغض و کین را سر می نهم بر ش

می آیی از آن دورها می دانم این را پُر می کنی از عدل، دامان زمین را در انتظار گام هایت می کنم فرش این دل، دل شیدایی بی بغض و کین را سر می نهم بر ش

می آیی از آن دورها می دانم این را پُر می کنی از عدل، دامان زمین را در انتظار گام هایت می کنم فرش این دل، دل شیدایی بی بغض و کین را سر می نهم بر ش

می آیی از آن دورها می دانم این را پُر می کنی از عدل، دامان زمین را در انتظار گام هایت می کنم فرش این دل، دل شیدایی بی بغض و کین را سر می نهم بر ش
می آیی از آن دورها می دانم این را پُر می کنی از عدل، دامان زمین را در انتظار گام هایت می کنم فرش این دل، دل شیدایی بی بغض و کین را سر می نهم بر ش
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
می آیی از آن دورها می دانم این را پُر می کنی از عدل، دامان زمین را در انتظار گام هایت می کنم فرش این دل، دل شیدایی بی بغض و کین را سر می نهم بر ش

 می آیی از آن دورها می دانم این را
پُر می کنی از عدل، دامان زمین را
در انتظار گام هایت می کنم فرش
این دل، دل شیدایی بی بغض و کین را
سر می نهم بر شانه هایت تا بیایی
تسکین دهی یک لحظه این جان حزین را
موعود من کِی خواهی آمد؟ می شمارم -
تا آن زمان این لحظه های واپسین را
وقتی بیایی مهربان از شوق دیدار
بر خاک درگاه تو می سایم جبین را
در ظهر یک آدینه می گویند ای خوب
می آیی و فریاد خواهی کرد دین را
می آیی و شمشیر سرخ عدل در دست
امضا کنی آن وعده های راستین را
از ریشه می گویند خواهی کند ای مرد
در لحظه ی موعود نسل ناکثین را

شاعر : سید علمدار ابوطالبی نژاد


تعداد بازديد : 91
سه شنبه 29 بهمن 1392 ساعت: 10:45
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف