حضرت رقیه س

حضرت رقیه س

حضرت رقیه س

حضرت رقیه س

حضرت رقیه س
حضرت رقیه س
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
حضرت رقیه س

حضرت رقیه(س)

آن شب ز عمه ، طفل ، سراغ پدر گرفت

اختر، ز ماهتاب، خبر از قمر گرفت

هر روز ، نا امید تر، از روز پیش بود

هر شب، بهانه بیشتر از پیشتر گرفت

چشمش ز خواب، خالی و لبریز اشک بود

وز آب چشم او دل هستی شرر گرفت

تا روی زرد خویش کند سرخ، پیش خصم

یاری ز چشم خویش به خون جگر گرفت

هرگاه خواست آن سوی ویران رود ز ضعف

در بین ره ، مدد ز یتیم دگر گرفت

سر را چو دید و با خبر از سر گذشت شد

ناچار، دست کوچک خود را به سر گرفت

با دست بی رمق ز رخش خاک و خون، زدود

و آنگاه بوسه زان لب خشکیده برگرفت

گفتا مرا فراق تو و شرم عمه کشت

کاین مرغ پر شکسته ازو بال و پر گرفت

بس حرف داشت، لیک توان بیان نداشت

وز عمر کوتهش سخن او اثر گرفت


تعداد بازديد : 193
چهارشنبه 07 دی 1390 ساعت: 17:47
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف