اين خاک عطش گرفته جز زندان نيست يک سال گذشت و آب در گلدان نيست پنجاه و دو جمعه،درد باريد و هنوز آ

اين خاک عطش گرفته جز زندان نيست يک سال گذشت و آب در گلدان نيست پنجاه و دو جمعه،درد باريد و هنوز آ

اين خاک عطش گرفته جز زندان نيست يک سال گذشت و آب در گلدان نيست پنجاه و دو جمعه،درد باريد و هنوز آ

اين خاک عطش گرفته جز زندان نيست يک سال گذشت و آب در گلدان نيست پنجاه و دو جمعه،درد باريد و هنوز آ

اين خاک عطش گرفته جز زندان نيست يک سال گذشت و آب در گلدان نيست پنجاه و دو جمعه،درد باريد و هنوز آ
اين خاک عطش گرفته جز زندان نيست يک سال گذشت و آب در گلدان نيست پنجاه و دو جمعه،درد باريد و هنوز آ
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
اين خاک عطش گرفته جز زندان نيست يک سال گذشت و آب در گلدان نيست پنجاه و دو جمعه،درد باريد و هنوز آ

اين خاک عطش گرفته جز زندان نيست

 

يک سال گذشت و آب در گلدان نيست

 

پنجاه و دو جمعه،درد باريد و هنوز

 

آن مرد سوار اسب در باران نيست

 

 

محسن جعفري


تعداد بازديد : 71
جمعه 11 مرداد 1392 ساعت: 20:58
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف