گریه کن گریه عزیزم که سبکتر بشوی وقت آن نیست که اینگونه کبوتر بشوی همسر تازه جوانم نکند خسته شدی

گریه کن گریه عزیزم که سبکتر بشوی وقت آن نیست که اینگونه کبوتر بشوی همسر تازه جوانم نکند خسته شدی

گریه کن گریه عزیزم که سبکتر بشوی وقت آن نیست که اینگونه کبوتر بشوی همسر تازه جوانم نکند خسته شدی

گریه کن گریه عزیزم که سبکتر بشوی وقت آن نیست که اینگونه کبوتر بشوی همسر تازه جوانم نکند خسته شدی

گریه کن گریه عزیزم که سبکتر بشوی وقت آن نیست که اینگونه کبوتر بشوی همسر تازه جوانم نکند خسته شدی
گریه کن گریه عزیزم که سبکتر بشوی وقت آن نیست که اینگونه کبوتر بشوی همسر تازه جوانم نکند خسته شدی
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
گریه کن گریه عزیزم که سبکتر بشوی وقت آن نیست که اینگونه کبوتر بشوی همسر تازه جوانم نکند خسته شدی
 

گریه کن گریه عزیزم که سبکتر بشوی

وقت آن نیست که اینگونه کبوتر بشوی

همسر تازه جوانم نکند خسته شدی

نکند باعث تنهایی حیدر بشوی

قول دادم که حواسم به حسین ات باشد

پس نبینم که دگر فاطمه مضطر بشوی

کاش می شد گل یاسم که بخندی از نو

کاش می شد بشکوفی و معطر بشوی

می کشی شوهر خود را زخجالت گر تو

چهره نیلوفری دیدار پیمبر بشوی

راستی خانه ی ما را چه کسی آتش زد ؟

ای گل من چه کسی خواست که پرپر بشوی ؟

بغض خود را بٍشکن چونکه علی مایل نیست

با غم و غصه در این خانه به آخر برسی

ای که با خنده تو بیگانه شدی پس بانو

گریه کن گریه عزیزم که سبکتر بشوی

یاسرمسافر


تعداد بازديد : 143
جمعه 23 فروردین 1392 ساعت: 23:34
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف