شهر از فتنه و بیداد و ستم غوغا بود بین رو به صفتان شیر خدا تنها بود باب وحی از ستم اهل جهنم میسوخت

شهر از فتنه و بیداد و ستم غوغا بود بین رو به صفتان شیر خدا تنها بود باب وحی از ستم اهل جهنم میسوخت

شهر از فتنه و بیداد و ستم غوغا بود بین رو به صفتان شیر خدا تنها بود باب وحی از ستم اهل جهنم میسوخت

شهر از فتنه و بیداد و ستم غوغا بود بین رو به صفتان شیر خدا تنها بود باب وحی از ستم اهل جهنم میسوخت

شهر از فتنه و بیداد و ستم غوغا بود بین رو به صفتان شیر خدا تنها بود باب وحی از ستم اهل جهنم میسوخت
شهر از فتنه و بیداد و ستم غوغا بود بین رو به صفتان شیر خدا تنها بود باب وحی از ستم اهل جهنم میسوخت
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
شهر از فتنه و بیداد و ستم غوغا بود بین رو به صفتان شیر خدا تنها بود باب وحی از ستم اهل جهنم میسوخت

شهر از فتنه و بیداد و ستم غوغا بود

بین رو به صفتان شیر خدا تنها بود

باب وحی از ستم اهل جهنم میسوخت

شعله اش در جگر سوخته مولا بود

تا شود شعله آن آتش سوزان خاموش

عوض آب روان . چشم علی (ع) دریا بود

یاس توحید که نیلو فری از سیلی شد

اثرش بر گل رخسار علی (ع) پیدا  بود

ریخت دشمن به همسر مولا . مولا

بازویش بسته وچشمش بسوی زهرا (س) بود

هر که دشمن به علی (ع) بود  به زهرا (س) میزد

عصمت  الله  زدن   اجر   ذوی القربی بود

چار  کودک  به  سوی  مادرشان  بود  نگاه

نگه  فاطمه  (س)  سوی  حرم  بابا  بود

در که باز . نفس در دل محسن (ع) پیچید

آه  نشنیده  او   ناله ی  یا اما  بود

میثم آنروز که بازوی علی(ع) را بستند

روز   بر پا  شدن   صحنه   عاشورا  بود


تعداد بازديد : 427
یکشنبه 20 اسفند 1391 ساعت: 5:33
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف