شهرام شاهرخی حضرت رقیه(س)-ورود کاروان به کوفه مردم كوفه منتظر بودند دست هاشان پر از تهاجم سنگ ك

شهرام شاهرخی حضرت رقیه(س)-ورود کاروان به کوفه مردم كوفه منتظر بودند دست هاشان پر از تهاجم سنگ ك

شهرام شاهرخی حضرت رقیه(س)-ورود کاروان به کوفه مردم كوفه منتظر بودند دست هاشان پر از تهاجم سنگ ك

شهرام شاهرخی حضرت رقیه(س)-ورود کاروان به کوفه مردم كوفه منتظر بودند دست هاشان پر از تهاجم سنگ ك

شهرام شاهرخی حضرت رقیه(س)-ورود کاروان به کوفه مردم كوفه منتظر بودند دست هاشان پر از تهاجم سنگ ك
شهرام شاهرخی حضرت رقیه(س)-ورود کاروان به کوفه مردم كوفه منتظر بودند دست هاشان پر از تهاجم سنگ ك
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
شهرام شاهرخی حضرت رقیه(س)-ورود کاروان به کوفه مردم كوفه منتظر بودند دست هاشان پر از تهاجم سنگ ك

حضرت رقیه(س)-ورود کاروان به کوفه

 

مردم كوفه منتظر بودند

دست هاشان پر از تهاجم سنگ

كاروانی اسیر می آمد

سخت آشفته از كشاكش جنگ

 

كاروان خسته، كاروان زخمی

كاروان از غروب بر می گشت

مردها روی نیزه و زن ها

چشمشان لحظه لحظه تر می گشت

 

كاروان اندك اندك آمد پیش

ساربان خسته ناقه ها عریان

بغض سر خورده در گلو می خواست

كه ببارد غریب چون باران

 

آسمان از غبار پر می شد

كوفه در كوچه هاش گل می زد

كوفه كِل می كشید و می خندید

مردی آن سو ترك دهل می زد

 

این یكی سنگ و آن یكی با چوب

این یكی شاد و دیگری خوشحال

هر كسی هر چه داشت می انداخت

تا بریزد ز كودكان پر و بال

 

كودكانی ز نسل یاس سپید

یادگاران آب و آیینه

وارثان همیشه ی سیلی

داغداران میخ در سینه

 

دستشان خسته از تب زنجیر

ردّی از تازیانه ها بر پشت

داد زد دختری كه هان بابا!

درد این بار دخترت را كشت

 

دخترك دل شكسته از طوفان

خیزران خورده و پریشان بود

از بس افتاده بود روی زمین

دست و پایش پر از مغیلان بود

 

دست های سخاوت عباس

یا بلندای قامت اكبر

یاد می آمدش به هر قدمی

خنده ی نازك علی اصغر

 

زیر گرمای نیم روزی داغ

تر نكرده كسی گلویش را

روی این خاك تشنه گم كرده

دست دریایی عمویش را

 

گفت بابا چرا نمی آیی

به سراغ دل پر از خونم

چشم هایت نمی گشایی حیف

روی چشم همیشه محزونم

 

من فدای سر پر از خونت

روی نیزه پدر دعایم كن

جان عمه فقط همین یك بار

آه چیزی بگو صدایم كن

 

عمه بی تو چقدر دلگیر است

داغ ها گُر گرفته دور و برش

زیر بارانِ سنگ محكم تر

بچه ها را كشیده زیر پرش

 


تعداد بازديد : 187
پنجشنبه 09 آذر 1391 ساعت: 9:34
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف