|
از چه چنین تو در تب و تابی ؟ ، علی بخواب
این ناله نیست مال بی آبی ، علی بخواب
لالائیَم تـــــمام شد آخــــر عزیــــــزکم
دیگر چه گویمت که بخوابی؟ علی بخواب
گریه که میکنی به دلم چنگ میزنی
کُشتی مرا... چرا به عذابی؟ ، علی بخواب
گهواره کنده شد ، ز چه بی تاب تر شدی
با تو نبود او1 که کبابی، علی بخواب
«بد مادری برای تو بودم که میروی؟»
خسته زناله های ربابی؟ علی بخواب
فرقی برایشان نکند کوچک و بزرگ
در چشم حرمله تو حسابی... علی بخواب
بهر تقربِ به خدا تیر می زند
تو یک وسیله بهر ثوابی ، علی بخواب
او عشق میکند که ببیند حسین را
وقتی به خون خود تو خضابی ،علی بخواب
بعد از تو میشود شب و روزم سیاه وتار
آخر تو نیستی که بتابی ... علی بخواب
.......
آبی میان خیمه نداریم ماه من
این گریه ها نداد جوابی ، علی بخواب....
شاعر: جواد ديندار
1.منظور اباعبدلله هستند.وقتی که فرمودند «هل من ناصر...»
تعداد بازديد : 149
سه شنبه 30 آبان 1391 ساعت: 10:46
نویسنده: خادم الزهرا (س)
نظرات(0)