تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
|
ای سر بی تن و خونین که به دامان منی
من تو را دختر و تو جانی و جانان منی
به تمام اسرا فخر کنم کین دل شب
در میان همه ای شاه تو مهمان منی
من نگویم که زمن بی خبری چون دیدم
سر نی دیده به من داری و گریبان منی
نه ز سیلی و نه ازآبله گویم با تو
که تو مجروح تر از پیکر بی جان منی
شرم دارم که کنم شکوه ز آشفتگی ام
که تو آشفته تر از موی پریشان منی
گر نشد پیش سرت بر سر پا برخیزم
عفو کن چون به بر پیکر بی جان منی
از نگاه تو هویداست مرا می بری ام
به فدایت که به فکر دل نالان منی
تعداد بازديد : 217
یکشنبه 28 آبان 1391 ساعت: 8:09
نویسنده: خادم الزهرا (س)
نظرات(1)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب
این نظر توسط ش.حسینی در تاریخ 1392/08/16 و 18:03 دقیقه ارسال شده است | |||
واقعا اشعارحاج حیدر توکلی بسیار حزن انگیز و بسیار زیبا و درخور این ایام است.محرم بر همه تسلیت باد. |