اشعار شب سوم محرم – سعید توفیقی آیا شود که جام مرا پر سبو کنی در این خرابه با من دلخسته خو کنی

اشعار شب سوم محرم – سعید توفیقی آیا شود که جام مرا پر سبو کنی در این خرابه با من دلخسته خو کنی

اشعار شب سوم محرم – سعید توفیقی آیا شود که جام مرا پر سبو کنی در این خرابه با من دلخسته خو کنی

اشعار شب سوم محرم – سعید توفیقی آیا شود که جام مرا پر سبو کنی در این خرابه با من دلخسته خو کنی

اشعار شب سوم محرم – سعید توفیقی آیا شود که جام مرا پر سبو کنی در این خرابه با من دلخسته خو کنی
اشعار شب سوم محرم – سعید توفیقی آیا شود که جام مرا پر سبو کنی در این خرابه با من دلخسته خو کنی
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
اشعار شب سوم محرم – سعید توفیقی آیا شود که جام مرا پر سبو کنی در این خرابه با من دلخسته خو کنی

اشعار شب سوم محرم –  سعید توفیقی

 

آیا شود که جام مرا پر سبو کنی

در این خرابه با من دلخسته خو کنی

 

آنقدر می زنم به سر و صورت و لبم

تا قصّه ی سر و لب خود بازگو کنی

 

ای ماه من که طیّ سفر گشته ای هلال

باید که شرح واقعه را مو به مو کنی

 

با چشم بسته از طَبقت دل نمی کنم

تا اینکه هدیه ی سفر خویش رو کنی

 

گیسو به زیر پای سرت پهن می کنم

تا فرش نخ نما شده ام را رفو کنی

 

بابا تمام بال و پرم درد می کند

مویم کشیده اند و سرم درد می کند

 

سعید توفیقی


تعداد بازديد : 123
شنبه 27 آبان 1391 ساعت: 9:25
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف