لجبازی یا سواره می رسید بال و پرم را می گرفت یا پیاده می رسید دور و برم را می گرفت سوزش موی سر

لجبازی یا سواره می رسید بال و پرم را می گرفت یا پیاده می رسید دور و برم را می گرفت سوزش موی سر

لجبازی یا سواره می رسید بال و پرم را می گرفت یا پیاده می رسید دور و برم را می گرفت سوزش موی سر

لجبازی یا سواره می رسید بال و پرم را می گرفت یا پیاده می رسید دور و برم را می گرفت سوزش موی سر

لجبازی یا سواره می رسید بال و پرم را می گرفت یا پیاده می رسید دور و برم را می گرفت سوزش موی سر
لجبازی یا سواره می رسید بال و پرم را می گرفت یا پیاده می رسید دور و برم را می گرفت سوزش موی سر
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
لجبازی یا سواره می رسید بال و پرم را می گرفت یا پیاده می رسید دور و برم را می گرفت سوزش موی سر

لجبازی

 

یا سواره می رسید بال و پرم را می گرفت

یا پیاده می رسید دور و برم را می گرفت

سوزش موی سرم بابا طبیعی گشته است

میرسید از پشت سر موی سرم را می گرفت

از سر لج بازی اش... تا گریه ام در آورد

گاه پس میداد و گاهی - چادرم را - می گرفت

محض سوغاتی برای دخترش با یک تشر

هم النگوها و هم انگشترم را می گرفت

در نمی آورد ز گوشم گوشواره ، می کشید

آنقدر که خون تمام معجرم را می گرفت

آن لگدهایی که میزد می نشست برصورتم

قدرت بینایی چشم ترم را می گرفت


تعداد بازديد : 141
جمعه 26 آبان 1391 ساعت: 8:07
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف