دلم قرار ندارد که کم کنم گله ها را پر از صفای تو دیدم تمام هروله ها را هزار سال حضوری، به قدر هجر

دلم قرار ندارد که کم کنم گله ها را پر از صفای تو دیدم تمام هروله ها را هزار سال حضوری، به قدر هجر

دلم قرار ندارد که کم کنم گله ها را پر از صفای تو دیدم تمام هروله ها را هزار سال حضوری، به قدر هجر

دلم قرار ندارد که کم کنم گله ها را پر از صفای تو دیدم تمام هروله ها را هزار سال حضوری، به قدر هجر

دلم قرار ندارد که کم کنم گله ها را پر از صفای تو دیدم تمام هروله ها را هزار سال حضوری، به قدر هجر
دلم قرار ندارد که کم کنم گله ها را پر از صفای تو دیدم تمام هروله ها را هزار سال حضوری، به قدر هجر
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
دلم قرار ندارد که کم کنم گله ها را پر از صفای تو دیدم تمام هروله ها را هزار سال حضوری، به قدر هجر

دلم قرار ندارد که کم کنم گله ها را

پر از صفای تو دیدم تمام هروله ها را

هزار سال حضوری، به قدر هجری نوری

- نشد رصد بکنم این حدود فاصله ها را -

ورق ورق شده تقویم و جمعه جمعه گذشته

خورانده اند به تقویم عمر، باطله ها را

چرا تحمّل دوری شده ست این همه آسان؟

وَ کیست تا ببُرد سر تمام حوصله ها را؟

هماره بگذرد از کربلا مسیر دقایق

گرفته دام بلایت تمامی تله ها را

فدای شال سیاهت! فدای ناحیه هایت!

چگونه روضه بخوانم دوباره حرمله ها را؟

دوباره روضه ی میدان، دوباره داغ اسیران

کدام جمعه به پایان بری تو غائله ها را

مرید تاب و تبت شد، شهید خال لبت شد

شنیده هرکه به گوشش، رحیل قافله ها را

مسیر عشق ندارد "قرار"، جز به "رسیدن"

بگو که ساده نگویند بر بلا، بله ها را...

 

شاعر: رحیمه مهربان آق کاری


تعداد بازديد : 181
یکشنبه 21 آبان 1391 ساعت: 9:26
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف