با نيزه روي زخم تو مرهم گذاشتند جسم تو را به خاك چه در هم گذاشتند من مانده ام چگونه ببوسم تن تو را

با نيزه روي زخم تو مرهم گذاشتند جسم تو را به خاك چه در هم گذاشتند من مانده ام چگونه ببوسم تن تو را

با نيزه روي زخم تو مرهم گذاشتند جسم تو را به خاك چه در هم گذاشتند من مانده ام چگونه ببوسم تن تو را

با نيزه روي زخم تو مرهم گذاشتند جسم تو را به خاك چه در هم گذاشتند من مانده ام چگونه ببوسم تن تو را

با نيزه روي زخم تو مرهم گذاشتند جسم تو را به خاك چه در هم گذاشتند من مانده ام چگونه ببوسم تن تو را
با نيزه روي زخم تو مرهم گذاشتند جسم تو را به خاك چه در هم گذاشتند من مانده ام چگونه ببوسم تن تو را
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
با نيزه روي زخم تو مرهم گذاشتند جسم تو را به خاك چه در هم گذاشتند من مانده ام چگونه ببوسم تن تو را

با نيزه روي زخم تو مرهم گذاشتند

جسم تو را به خاك چه در هم گذاشتند

من مانده ام چگونه ببوسم تن تو را

بس نيزه پشت نيزه و بر هم گذاشتند

بر سينه ات نمونه ي هرچه سلاح هست !

شمشير و سنگ و تير سه پر هم گذاشتند

هم داغ اكبر تو و هم سوز تشنگي

اصلا مگر برات جگر هم گذاشتند

آمد ز من رقيه سراغ تو را گرفت

پرسيد كه : براي تو سر هم گذاشتند ؟

در كيسه هايشان پر سر بود و روسري

هر آنچه بود زيور و زر هم گذاشتند

رضا رسول زاده


تعداد بازديد : 368
یکشنبه 21 آبان 1391 ساعت: 9:22
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف