اشعار شهادت حضرت رقیه(س) - حمیدرضا بشیری بازم بهانه‌ی پدرش را گرفته است داغی تمامی جگرش را گرفت

اشعار شهادت حضرت رقیه(س) - حمیدرضا بشیری بازم بهانه‌ی پدرش را گرفته است داغی تمامی جگرش را گرفت

اشعار شهادت حضرت رقیه(س) - حمیدرضا بشیری بازم بهانه‌ی پدرش را گرفته است داغی تمامی جگرش را گرفت

اشعار شهادت حضرت رقیه(س) - حمیدرضا بشیری بازم بهانه‌ی پدرش را گرفته است داغی تمامی جگرش را گرفت

اشعار شهادت حضرت رقیه(س) - حمیدرضا بشیری بازم بهانه‌ی پدرش را گرفته است داغی تمامی جگرش را گرفت
اشعار شهادت حضرت رقیه(س) - حمیدرضا بشیری بازم بهانه‌ی پدرش را گرفته است داغی تمامی جگرش را گرفت
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
اشعار شهادت حضرت رقیه(س) - حمیدرضا بشیری بازم بهانه‌ی پدرش را گرفته است داغی تمامی جگرش را گرفت

اشعار شهادت حضرت رقیه(س) - حمیدرضا بشیری

 

بازم بهانه‌ی پدرش را گرفته است

داغی تمامی جگرش را گرفته است

 

چشم انتظار دیدن گم‌کرده‌ی خود است

دیشب ز نیزه‌ها خبرش را گرفته است

 

از بس ز آسمان بلا سنگ آمده

باشد که بمیرم، سرش را گرفته است

 

به حال و روز چشم نحیفش چه آمده؟

دستی نگاه مختصرش را گرفته است؟

 

ای وای! برای یک دو قدم می‌کِشد خودش

عمه بیا کمک! کمرش را گرفته است

 

حمیدرضا بشیری


تعداد بازديد : 111
شنبه 20 آبان 1391 ساعت: 9:14
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف