شیب گودال ، به سوی تو دویدن دارد وه که این بام چه جایی به پریدن دارد دارم آیینه برایت ز حرم می آرم

شیب گودال ، به سوی تو دویدن دارد وه که این بام چه جایی به پریدن دارد دارم آیینه برایت ز حرم می آرم

شیب گودال ، به سوی تو دویدن دارد وه که این بام چه جایی به پریدن دارد دارم آیینه برایت ز حرم می آرم

شیب گودال ، به سوی تو دویدن دارد وه که این بام چه جایی به پریدن دارد دارم آیینه برایت ز حرم می آرم

شیب گودال ، به سوی تو دویدن دارد وه که این بام چه جایی به پریدن دارد دارم آیینه برایت ز حرم می آرم
شیب گودال ، به سوی تو دویدن دارد وه که این بام چه جایی به پریدن دارد دارم آیینه برایت ز حرم می آرم
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
شیب گودال ، به سوی تو دویدن دارد وه که این بام چه جایی به پریدن دارد دارم آیینه برایت ز حرم می آرم

شیب گودال ، به سوی تو دویدن دارد

وه که این بام چه جایی به پریدن دارد

دارم آیینه برایت ز حرم می آرم

تو ز خود بی خبری ، روی تو دیدن دارد

بودم و دیدم . آموختم از عمّه ی خویش

بوسه از گودی حلقوم تو چیدن دارد

عمّه ام موی کشان پشت سرم می آید

نازت از فاصله ی دور کشیدن دارد

نرسیده به برت سرخ شدم همچون سیب

میوه در جمال تو رسیدن دارد


تعداد بازديد : 175
سه شنبه 16 آبان 1391 ساعت: 9:00
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف