غصه اش خواست بر ملا بشود پای گریه به شعر وا بشود این تعجب نداشت یاد دلش روضه ی کربلا به پا

غصه اش خواست بر ملا بشود پای گریه به شعر وا بشود این تعجب نداشت یاد دلش روضه ی کربلا به پا

غصه اش خواست بر ملا بشود پای گریه به شعر وا بشود این تعجب نداشت یاد دلش روضه ی کربلا به پا

غصه اش خواست بر ملا بشود پای گریه به شعر وا بشود این تعجب نداشت یاد دلش روضه ی کربلا به پا

غصه اش خواست بر ملا بشود پای گریه به شعر وا بشود این تعجب نداشت یاد دلش روضه ی کربلا به پا
غصه اش خواست بر ملا بشود پای گریه به شعر وا بشود این تعجب نداشت یاد دلش روضه ی کربلا به پا
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
غصه اش خواست بر ملا بشود پای گریه به شعر وا بشود این تعجب نداشت یاد دلش روضه ی کربلا به پا

 

غصه اش خواست بر ملا بشود

پای گریه به شعر وا بشود

 

این تعجب نداشت یاد دلش

روضه ی کربلا به پا بشود

 

گفت ابن شبیب تا حالا

دیدی تن از سری جدا بشود؟

 

یا که سر از تنی جدا هم شد

از روی سینه؛ از قفا بشود؟.......


تعداد بازديد : 277
یکشنبه 14 آبان 1391 ساعت: 8:43
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف