من زاده ی زین العابدینم عالِم به تمام علم و دینم من نور دو چشم مرتضایم من نقطه ی نام مصطفایم یکت

من زاده ی زین العابدینم عالِم به تمام علم و دینم من نور دو چشم مرتضایم من نقطه ی نام مصطفایم یکت

من زاده ی زین العابدینم عالِم به تمام علم و دینم من نور دو چشم مرتضایم من نقطه ی نام مصطفایم یکت

من زاده ی زین العابدینم عالِم به تمام علم و دینم من نور دو چشم مرتضایم من نقطه ی نام مصطفایم یکت

من زاده ی زین العابدینم عالِم به تمام علم و دینم من نور دو چشم مرتضایم من نقطه ی نام مصطفایم یکت
من زاده ی زین العابدینم عالِم به تمام علم و دینم من نور دو چشم مرتضایم من نقطه ی نام مصطفایم یکت
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
من زاده ی زین العابدینم عالِم به تمام علم و دینم من نور دو چشم مرتضایم من نقطه ی نام مصطفایم یکت

من زاده ی زین العابدینم

عالِم به تمام علم و دینم

من نور دو چشم مرتضایم

من نقطه ی نام مصطفایم

یکتا گل گلشن رسولم

پرورده ی زاده ی بتولم

از کرب و بلا خاطره دارم

از قافله صد خاطره دارم

دیدم که چگونه خیمه ها سوخت

بر حال دل عمه دلم سوخت

دیدم که هراسان و پریشان

می گشت به دنبال یتیمان

دیدم که نشسته بود تنها

بالای سر حسین ، زهرا

دیدم که عدو چه ظالمانه

میزد به سکینه تازیانه

دیدم پدرم در آتش تب

می سوخت بسان شمع در شب

در شام بسی ستم کشیدم

هجده گل سر بریده دیدم

از بام به جای گل خوش رنگ

میریخت به روی سر ما سنگ

در اوج غم و رنجِ اسارت

دیدم که به عمه شد جسارت

شاعر: سعيد خرازي


تعداد بازديد : 163
چهارشنبه 03 آبان 1391 ساعت: 8:42
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف