محسن حنیفی امام باقر(ع)-شهادت زخمی زهری بود و بر غم مبتلا بود زهر جگر سوزی که بر دردش دوا بود

محسن حنیفی امام باقر(ع)-شهادت زخمی زهری بود و بر غم مبتلا بود زهر جگر سوزی که بر دردش دوا بود

محسن حنیفی امام باقر(ع)-شهادت زخمی زهری بود و بر غم مبتلا بود زهر جگر سوزی که بر دردش دوا بود

محسن حنیفی امام باقر(ع)-شهادت زخمی زهری بود و بر غم مبتلا بود زهر جگر سوزی که بر دردش دوا بود

محسن حنیفی امام باقر(ع)-شهادت زخمی زهری بود و بر غم مبتلا بود زهر جگر سوزی که بر دردش دوا بود
محسن حنیفی امام باقر(ع)-شهادت زخمی زهری بود و بر غم مبتلا بود زهر جگر سوزی که بر دردش دوا بود
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
محسن حنیفی امام باقر(ع)-شهادت زخمی زهری بود و بر غم مبتلا بود زهر جگر سوزی که بر دردش دوا بود

امام باقر(ع)-شهادت

 

زخمی زهری بود و بر غم مبتلا بود

 زهر جگر سوزی که بر دردش دوا بود

پنجاه سالِ عمر او با درد بگذشت

 پنجاه سال، او روضه دار کوچه ها بود

تب می نمود و یاد مادر گریه می کرد

 او خوب با سردرد و سیلی آشنا بود

لب تشنه بود و زهر آتش زد به جانش

 چون یادگاری حسین و مجتبی بود

عادت به «لایوم کیومک» داشت حرفش

 یعنی گریز حرف هایش کربلا بود

در خاطرش مانده شلوغی های گودال

 جد غریبش را که زیر دست و پا بود

جد غریبی که لباسش را ربودند

 غسل و کفن، زخم زیاد و بوریا بود

جد غریبی که سرش منزل به منزل

 گاهی به نیزه، گاه در طشت طلا بود

رنگ رخ او شد کبود و زرد؛ جان داد

 مانند دایی قاسمش از درد جان داد


تعداد بازديد : 165
دوشنبه 01 آبان 1391 ساعت: 8:59
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف