از آن جفا که به من داشت خصم کین پرور ببین که با من دلخون چه کرده ای مادر گلی زگلشن آل رسول بودم من

از آن جفا که به من داشت خصم کین پرور ببین که با من دلخون چه کرده ای مادر گلی زگلشن آل رسول بودم من

از آن جفا که به من داشت خصم کین پرور ببین که با من دلخون چه کرده ای مادر گلی زگلشن آل رسول بودم من

از آن جفا که به من داشت خصم کین پرور ببین که با من دلخون چه کرده ای مادر گلی زگلشن آل رسول بودم من

از آن جفا که به من داشت خصم کین پرور ببین که با من دلخون چه کرده ای مادر گلی زگلشن آل رسول بودم من
از آن جفا که به من داشت خصم کین پرور ببین که با من دلخون چه کرده ای مادر گلی زگلشن آل رسول بودم من
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
از آن جفا که به من داشت خصم کین پرور ببین که با من دلخون چه کرده ای مادر گلی زگلشن آل رسول بودم من

از آن جفا که به من داشت خصم کین پرور

ببین که با من دلخون چه کرده ای مادر

گلی زگلشن آل رسول بودم من

که کرد دست خزان از جفا مرا پرپر

مرا عدو به چه جرم این همه نمود آزار

مگر نه اینکه منم نور چشم پیغمبر

مرا نشانده روی زین زهر آلودی

که زد شراره زهرش به پیکرم آذر

اگرچه زهر زده شعله بر دلم اما

بسوزد این جگر خسته ام زجای دگر

به کودکی جگرم سوخت چونکه من دیدم

به روی نیزه سر کوچک علی اصغر

نبود باورم این رأس طفل  شش ماهه است

چه کرده بود که رأسش جدا شد از پیکر

گذشت عمری و اما هنوز می گریم

چوخاطرات قدیم آیدم به  پیش نظر

 

پايگاه شعر مذهبي رضيع الحسين عليه السلام


تعداد بازديد : 189
دوشنبه 01 آبان 1391 ساعت: 8:40
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف