فقط نه غنچه خود عاشقانه بو می کرد تمام غربت خود روی دست رو می کرد جواب قطره ای از آب حرمله تیری ر

فقط نه غنچه خود عاشقانه بو می کرد تمام غربت خود روی دست رو می کرد جواب قطره ای از آب حرمله تیری ر

فقط نه غنچه خود عاشقانه بو می کرد تمام غربت خود روی دست رو می کرد جواب قطره ای از آب حرمله تیری ر

فقط نه غنچه خود عاشقانه بو می کرد تمام غربت خود روی دست رو می کرد جواب قطره ای از آب حرمله تیری ر

فقط نه غنچه خود عاشقانه بو می کرد تمام غربت خود روی دست رو می کرد جواب قطره ای از آب حرمله تیری ر
فقط نه غنچه خود عاشقانه بو می کرد تمام غربت خود روی دست رو می کرد جواب قطره ای از آب حرمله تیری ر
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
فقط نه غنچه خود عاشقانه بو می کرد تمام غربت خود روی دست رو می کرد جواب قطره ای از آب حرمله تیری ر

فقط نه غنچه خود عاشقانه بو می کرد

تمام غربت خود روی دست رو می کرد

جواب قطره ای از آب حرمله تیری

رها به سوی سفیدی آن گلو می کرد

سه شعبه از سه طرف پاره کرد و بیرون زد

پدر زخون گلوی پسر وضو می کرد

نهان به زیر عبا کرد و با خدای خودش

حدیث غصه ی این داغ موبه مو می کرد

رسیده بود به مو و برای افتادن

سری به تیر سه شعبه بگو مگو می کرد

رسید مادرش از خیمه با حسرت

نماز گریه سر خاک بر او می کرد

 

شاعر :  ؟؟؟


تعداد بازديد : 201
یکشنبه 16 مهر 1391 ساعت: 8:18
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف