|
اين شعر تلنگري به خودم هست
براي چيست كه ژستِ اضافه ميگيريم؟
به جايِ خاك شدن ما قيافه ميگيريم ؟
كجا نوشته كه شرح ِ كلام لازم نيست؟
كه گفته است جوابِ سلام لازم نيست؟
غرور را به حسابِ حَواس نگذاريم
براي روضه كه ديگر كلاس نگذاريم
نبوده است كه اينگونه شيوه ي حُرها
نميرسيم به جايي از اين تَكَبُرها
به جاي خواندنِ قرآن، اس ام اس و تك زنگ
خوشيم با كُت و شلوارهاي رنگارنگ
اسير ِ نَفْس و هوس مثل ِ برده ها تا كِي؟
مريدِ تيزر و سي دي و پَرده ها تا كِي؟
گلايه مند ز مردم ، هميشه ناراضي
شديم با دو بَنر روضه خوانِ پروازي
چه قول ها كه پس از مدتي فراموش است
يكي دو روز به مجلس موبايل خاموش است
اگرچه از سر ِ اين سفره ها نمك خورديم
به جاي چايِ حسينيّه ايستك خورديم
به هوش ، آخر ِ اين جاده كوچه ي دين نيست
اگر كه فكر كني رسم نوكري اين نيست
(شاعرش را نميشناسم)
تعداد بازديد : 259
چهارشنبه 12 مهر 1391 ساعت: 8:45
نویسنده: خادم الزهرا (س)
نظرات(0)