امام حسین(ع)-مناجاتی
گریه می كردم ولی با آن وضو می ساختم
داشتم با آبِ رویم آبرو می ساختم
گریه ام غسل طهارت بود زیر سایه اش
فطرتم را از گناهان شست و شو می ساختم
باید این مِی های جاری را گرفت و جمع كرد
كوزه گر گر می شدم حتماً سبو می ساختم
می گرفتم بیشتر زآن چه توقع داشتم
تا خودم را با كریمان روبه رو می ساختم
پیرهن مشكی تنم كردم ولی با نخ نخش
ناقصی های دل خود را رفو می ساختم
من رسول تُركم و یك روز كلبش می شوم
چه سحرها در خیالم آرزو می ساختم
امتحان كردم خودم روزی نمی گفتم حسین
از شبش تا صبح با آهِ گلو می ساختم
عمر من طی شد میان سوختن یا ساختن
با لبش می سوختم با زلف او می ساختم