loading...
حرم شاه - بانک جامع اشعار مذهبی روضه و مرثیه
خادم الزهرا (س) بازدید : 167 پنجشنبه 25 خرداد 1391 نظرات (0)

می مکد رشته های بی احساس
نیمه جانی که مانده در تن را

یک نفر هم نمیکند چاره
زخم زنجیر و زخم گردن را
**
روزه داری تمام روزت را
تازیانه توراست افطاری

آسمان جای توست آقاجان
از چه رو کنج چار دیواری ؟
**
مثل شمعی که شعله ور باشد
جسمتان آب میرود آقا

گم شده صبح و شام آخر کی_
چشمتان خواب میرود آقا ؟
**
کنج زندان نشسته ای داری
روضه ی قتلگاه می خوانی

تشنه ماندی و اش
مادرت را به آه می خوانی
**
دشمنت تازیانه بر دستش
گاه و بیگاه حمله ور میشد

ناسزا ها به مادرت میگفت
دلت از درد شعله ور میشد
**
چه قدر مثل مادرت شده ای
آنکه رخساره ی کبودی داشت

ناسزا های دشمنت انگار
خنجری بین سینه ات میکاشت
**
خنده میزد به گریه ات دشمن
ای که از درد خویش می سوزی

میکِشی انتظارِ فرزندت
به درِحجره چشم میدوزی
**
یاد پهلو شکسته افتادی
در نمازِ نشسته ی آخر

حرف تو بین هق هق ات این بود:
السلام و علیک یا مادر ..
**
در غریبی و گوشه ی زندان
مادرت از مدینه می آمد

او که دارد هنوز از زخمش _
میچکد خون سینه می آمد
**
مادرت آمده که بگشاید
از تو زنجیر و کُند و آهن را

مادرت آمده کند چاره
زخم زنجیر و زخم گردن را ..
***وحید مصلحی***

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
بسم رب الشهدا . سلام. به سایت حرم شاه خوش آمدید. شهدا رفتند که ما بمانیم و راهشان را ادامه بدهیم. خون آنان دلیل بودن ماست. یا ایهالکافرون برای ما قتلگاهیست که به سوی آن با سر می دویم تا خدا را در خون خود آغشته ملاقات کنیم. رو به پایین گر رود بر ذوالفقارش خون ما زیر تیغش رو به بالا نام حیدر می رود
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 27172
  • کل نظرات : 3268
  • افراد آنلاین : 48
  • تعداد اعضا : 1855
  • آی پی امروز : 666
  • آی پی دیروز : 405
  • بازدید امروز : 7,660
  • باردید دیروز : 3,401
  • گوگل امروز : 79
  • گوگل دیروز : 56
  • بازدید هفته : 11,061
  • بازدید ماه : 18,388
  • بازدید سال : 393,188
  • بازدید کلی : 22,640,149