loading...
حرم شاه - بانک جامع اشعار مذهبی روضه و مرثیه
خادم الزهرا (س) بازدید : 283 پنجشنبه 25 خرداد 1391 نظرات (0)

 

امام موسی کاظم(ع)-شهادت

 


 

زیر سنگینی زنجیر سرش افتاده

 

خواست پرواز کند دید پرش افتاده

 

می شود گفت کجا تکیه به دیوار زده ست

 

بس که شلاق به جان کمرش افتاده

 

آدم تشنه عجب سرفه ی خشکی دارد

 

چقدر لخته ی خون دور و برش افتاده

 

گریه پیوسته که باشد اثراتی دارد

 

چند تاری مژه از پلک ترش افتاده

 

هر کس ایام کهنسالی عصا می خواهد

 

پسرش نیست ببیند پدرش افتاده

 

آن که از کودکی اش مورد حرمت بوده ست

 

سر پیری به چه جایی گذرش افتاده!

 

به جراحات تنش ربط ندارد اشکش

 

حتم دارم که به یاد پسرش افتاده

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
بسم رب الشهدا . سلام. به سایت حرم شاه خوش آمدید. شهدا رفتند که ما بمانیم و راهشان را ادامه بدهیم. خون آنان دلیل بودن ماست. یا ایهالکافرون برای ما قتلگاهیست که به سوی آن با سر می دویم تا خدا را در خون خود آغشته ملاقات کنیم. رو به پایین گر رود بر ذوالفقارش خون ما زیر تیغش رو به بالا نام حیدر می رود
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 27172
  • کل نظرات : 3268
  • افراد آنلاین : 51
  • تعداد اعضا : 1855
  • آی پی امروز : 692
  • آی پی دیروز : 405
  • بازدید امروز : 7,809
  • باردید دیروز : 3,401
  • گوگل امروز : 79
  • گوگل دیروز : 56
  • بازدید هفته : 11,210
  • بازدید ماه : 18,537
  • بازدید سال : 393,337
  • بازدید کلی : 22,640,298