loading...
حرم شاه - بانک جامع اشعار مذهبی روضه و مرثیه
خادم الزهرا (س) بازدید : 133 سه شنبه 09 خرداد 1391 نظرات (0)

  صل الله عليك يا سيدنا الغريب

بیش از ستاره زخم و فلک در نظاره بود
دامان آسمان ز غمش پر ستاره بود


لازم نبود آتش سوزان به خیمه ها
دشتی ز سوز سینه ي زینب شراره بود


می خواست تا ببوسد و برگیردش زخاک
قرآن او ، ورق ورق و پاره پاره بود


یک خیمه نیم سوخته ، شد جای صد اسیر
چیزی که ره نداشت درآن خیمه ، چاره بود


در زیر پای اسب ، دو کودک ز دست رفت
چون کودکان پیاده و دشمن سواره بود


آزاد گشت آب ، ولیکن هزار حیف !
شد شیردار مادر و ، بی شیرخواره بود


چشمی برآنچه رفت به غارت،نداشت کس
اما دل رباب ، پی گاهواره بود


یک طفل با فرات  کمی حرف زد ولی
نشنید کس  که حرف زدن با اشاره بود


یک رخ نمانده بود که سیلی نخورده بود
در پشت ابر ، چهره ی هر ماهپاره بود


از دست ها مپرس که با گوش ها چه کرد
از مشت ها بپرس که با گوشواره بود

(حاج علی انسانی)

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
بسم رب الشهدا . سلام. به سایت حرم شاه خوش آمدید. شهدا رفتند که ما بمانیم و راهشان را ادامه بدهیم. خون آنان دلیل بودن ماست. یا ایهالکافرون برای ما قتلگاهیست که به سوی آن با سر می دویم تا خدا را در خون خود آغشته ملاقات کنیم. رو به پایین گر رود بر ذوالفقارش خون ما زیر تیغش رو به بالا نام حیدر می رود
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 27172
  • کل نظرات : 3268
  • افراد آنلاین : 45
  • تعداد اعضا : 1855
  • آی پی امروز : 537
  • آی پی دیروز : 405
  • بازدید امروز : 6,920
  • باردید دیروز : 3,401
  • گوگل امروز : 74
  • گوگل دیروز : 56
  • بازدید هفته : 10,321
  • بازدید ماه : 17,648
  • بازدید سال : 392,448
  • بازدید کلی : 22,639,409