در فراق یار
ساقیا جام مرا پر کن ز مهرت ساقیا
من خراب از نور زیبای سپهرت ساقیا
خاک مُهرت جنس ناب کربلا باشد عزیز
آرزویم من گذارم سر به مُهرت ساقیا
زَهر عاشق پیشگی در کام من انداز یار
ده به من یک قطره ای از جام زَهرت ساقیا
این قدر بهر گناه شیعیان غمگین مباش
من نبینم قطره، اشکی روی چهرت ساقیا
قصه لیلی و مجنون قصه ی ما و شما
دارد این قصه به دل بسیار شُهرت ساقیا
ڪلام مختصر بی‌قـــراری‌ام این است