loading...
حرم شاه - بانک جامع اشعار مذهبی روضه و مرثیه
خادم الزهرا (س) بازدید : 105 دوشنبه 11 آبان 1394 نظرات (0)

سرِتو را هدف دشنه ی سنان کردند
پس از تو خیمه ی اهلِ تو را نشان کردند
زبان سرخ “دل” سبز می دهد برباد!
دلِ مرا هدف خنجر زبان کردند

برای این که شود ظرف صبر من لبریز
هر آنچه زخم زبان بود امتحان کردند

به دست بسته مرا برده اند ؛ مثل علی
شبیه فاطمه قد مرا کمان کردند

بنای لشکر ابن زیاد غیرت نیست
نمانده مردی و حمله به ما زنان کردند

عمو که رفت همه کوفیان دلیر شدند
تمام دشمنی خویش را عیان کردند

عمو قبول نکرد از عدو امان نامه
تلافی اش سرِاطفال بی امان کردند

اسیرِدستِ مسلمان، امانِ جان دارد
فقط اسیر نبودم که قصد جان کردند

چه زخمهای عمیقی ست زخم چشم حرام
چه تیرهای نگاهی به من روان کردند

غم تو یک شبه یک عمر پیر کرد مرا
حواله ی لب تو چوب خیزران کردند

شاعر  : مظاهر کثیری نژاد

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
بسم رب الشهدا . سلام. به سایت حرم شاه خوش آمدید. شهدا رفتند که ما بمانیم و راهشان را ادامه بدهیم. خون آنان دلیل بودن ماست. یا ایهالکافرون برای ما قتلگاهیست که به سوی آن با سر می دویم تا خدا را در خون خود آغشته ملاقات کنیم. رو به پایین گر رود بر ذوالفقارش خون ما زیر تیغش رو به بالا نام حیدر می رود
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 27172
  • کل نظرات : 3268
  • افراد آنلاین : 67
  • تعداد اعضا : 1855
  • آی پی امروز : 1091
  • آی پی دیروز : 405
  • بازدید امروز : 13,277
  • باردید دیروز : 3,401
  • گوگل امروز : 92
  • گوگل دیروز : 56
  • بازدید هفته : 16,678
  • بازدید ماه : 24,005
  • بازدید سال : 398,805
  • بازدید کلی : 22,645,766