loading...
حرم شاه - بانک جامع اشعار مذهبی روضه و مرثیه
mohebolemam2 بازدید : 735 سه شنبه 23 مهر 1392 نظرات (0)

خطبه ای دیدم ز انوار جلی

نطق حق بود و ز گفتار علی(ع)

او پس از حمد و ثنای خالقش

خواسته نعمت، از خدای رازقش

بعد از آن داده گواهی که خدا

مُرسلی دارد، به نام مصطفی(ص)

گفته او احمد ز بهر دین حق

بارها در سختی و غم، گشته غرق

جام مشکل، جام سختی سر کشید

تا که اینک، صبح صادق بردمید

طعنه ها از خویش و از اغیار خورد

خواب خوش، از چشم آن کفار برد

آن عرب ها جمله هم پیمان شدند

بر مراکب، صاحب فرمان شدند

آمدند از یک بلاد دور دست

تا که گردند تا قیامت، کور و پست

حال اکنون، بندگان با خدا

پیروان راستین مصطفی(ص)

من سفارش میکنم، تقوی کنید

از منافق، جملگی پروا کنید

من شما را بیمناکم از نفاق

چون کند راه مَوَدت را فراق

یک منافق کیست، وصفش گوش کن

پند از من گیر، و آن را نوش کن

او بود گمراه و گمراهی از اوست

او خطاکار است، سیاهی هم از اوست

او به رنگ مختلف ظاهر شده

بس که ترفندها زده، ماهر شده

بر سر هر راه او دارد کمین

از برای ضربه بر افراد دین

او به ظاهر، ظاهرش پیراسته

همچو یک دیندار، خویش آراسته

باطنی دارد ولی تاریک و سرد

رشته ی ایمان او، باریک و ترد

چون که گوید حرف، گویی تو دواست

لیک آن کردار پستش بی دواست

رشک ها بر حال مردم می بَرد

در ملامت پرده ی عصمت دَرَد

بر بلا های شما افزوده است

در همه کار، آیه یأس بوده است

بین هر دل راه خود، وا کرده است

با زبان بازی در آن، جا کرده است

می چکد اشکی، ز هر اندوه از او

در حقیقت، اشک تمساح است از او

هر چه را خواهد، مُصر است بهر آن

لیک تو خوشحال باش از قهر آن

از برای هر دری دارد کلید

شبهه ای بر هر دلیلی او کشید

از برای هر شبی دارد چراغ

کار او مکر است و نیرنگ و نفاق

او سخن گوید، ولی تردید دار

او کند نومید، فرد بُردبار

وصف آن ها بیش و وقت ما کم است

بر دلیلم، خطبه های محکم است

وصفشان این بس، که این قوم رجیم

گشته اند اَخگر به نار، اَندر جَحیم

یاوران کار شیطان گشته اند

با هوای نفس پیمان بسته اند

خطبه 194 نهج البلاغه

علی نظری(محب الحسن)

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
بسم رب الشهدا . سلام. به سایت حرم شاه خوش آمدید. شهدا رفتند که ما بمانیم و راهشان را ادامه بدهیم. خون آنان دلیل بودن ماست. یا ایهالکافرون برای ما قتلگاهیست که به سوی آن با سر می دویم تا خدا را در خون خود آغشته ملاقات کنیم. رو به پایین گر رود بر ذوالفقارش خون ما زیر تیغش رو به بالا نام حیدر می رود
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 27172
  • کل نظرات : 3268
  • افراد آنلاین : 50
  • تعداد اعضا : 1855
  • آی پی امروز : 699
  • آی پی دیروز : 405
  • بازدید امروز : 7,872
  • باردید دیروز : 3,401
  • گوگل امروز : 79
  • گوگل دیروز : 56
  • بازدید هفته : 11,273
  • بازدید ماه : 18,600
  • بازدید سال : 393,400
  • بازدید کلی : 22,640,361