چرا دلها همه اینجا نقاب است؟
ولی هر چهره ای کشف حجاب است؟
پلنگ کوه در خوابی عمیق است
نجات از دردها ما را خطاب است
اگر سلطان گدایان را پذیرد
به سوی همدلی یک انتخاب است
چو عهد پیری آمد باش خاموش
که رسم استواری در شباب است
اگر نازک دلم از درد سایه
دلم در انتظار آفتاب است
بهار آمد به ما درسی دگر داد
که مستی ها همه از این شراب است
غروب ما بسی دلگیر گشته
ز دست دوستان حالم خراب است
بیا ای جعفری درسی بیاموز
که این دنیا مثال یک حباب است
محمدرضا جعفری
مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب
درباره ما
اطلاعات کاربری
لینک دوستان
آمار سایت