حر
«حر »نماد عزت و آزادگی ست
انتهای راه یک دلدادگی ست
عشق می آید تو را تا «حر»کند
ارزشت بخشد ، تو را چون « در» کند
حر ، سپه دار سپاه دشمن است
لشکرش ، پشت و پناه دشمن است
ایستاده روی در روی حسین
تا که بندد راه را ، روی حسین
مانده او در انتخاب سرنوشت
در دوراهی ، یا جهنم یا بهشت
یک نگاهی کار حر را ساخته
درچنین میدان ، سپر انداخته
عشق آخر کرد، کار خویش را
تاشهادت بست بار خویش را
گرنگاهی بر دلی « زهرا» کند
این چنین هرزشت را زیبا کند
«حر» شهید سربلند کربلاست
قصه ی از رمز وراز نینواست