loading...
حرم شاه - بانک جامع اشعار مذهبی روضه و مرثیه
خادم الزهرا (س) بازدید : 263 یکشنبه 11 فروردین 1392 نظرات (0)

عید غدیر

نامت قرار مطلق ِ دلـ بی قرارها
از خنده های توست دوام بهارها
ورد زبان شیعه فقط ذکر "یا علی" ست
تکرار می شوی تو به این شیوه بارها
بازوی تو حریف تمام سلاح هاست
رمز شکستِ سخت ترین اقتدارها
دنیا چه کوچک است اگر رو به رو شود
با کفشهای کهنه ات ! آن وصله دارها

قربان دستهای پر از پینه ات علی
آن غربت همیشه و دیرینه ات علی

.............................
........................................
........................................
...........................................
.............................................
........................................
.........................................
...........................................

اما غدیر چشم تو پایان نمی گرفت
این خاک بی ولای تو سامان نمی گرفت

سامان نمی گرفت و پر از التماس بود
از اتفاق های جهان در هراس بود
این روزگار ! آاااه.. که این روزگار تلخ
از مستی شراب ، عجب بی حواس بود
تاریخ می گریست و با اشک می نوشت:
اف بر شما که بیعت تان بی اساس بود
سهم علی ز شهر شما درد و غصه بود
سهمش مزار مخفی ِ بانوی یاس بود

....................................
..........................................

بعد از نبی ز راه حقیقت جدا شدید
انکار می کنید که اهل ریا شدید؟
.........................................
...........................................
در پرده بود چهره ی شیطانی شما
باد آمد و به ثانیه ای برملا شدید
هر قدر از غدیر علی دورترشدید
نزدیک تر به حادثه ی کربلا شدید

آه از خیانتی که به خورشید کرده اید
در نور روز این همه تردید کرده اید؟

نام علی ست حاصل باران و آفتاب
رنگین کمان پر شده از رنگ های ناب
نام علی ست حیدر کرار...مرتضی...
به به! عجب حقیقت محضی : ابوتراب!
با ذکر" یا علی مددی" مست می شوند
آنان که بی نیازترین اند از شراب
آن نانجیب، قعرِ درک را بنا گذاشت
آن لحظه ای که دست تو را بست با طناب

روشن تر از کلام صریح و بلیغ تو...
آن سال های سال سکوت عمیق تو

مولا ! من آمدم... که بدانی غدیری ام
من را به هر کجا بکشانی غدیری ام
امروز نه ...برای همیشه...تمام عمر
در هر زمانه ای و زمانی غدیری ام
یا لایق بهشتم و یا اهل دوزخم
من را به هر کجا بنشانی غدیری ام
مردان آن زمانه به تو زخم ها زدند
حالا من از دیار زنانی غدیری ام

عید است و من گرفته دلم در هوای تو
مولا! اجازه هست بگریم برای تو؟


ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
بسم رب الشهدا . سلام. به سایت حرم شاه خوش آمدید. شهدا رفتند که ما بمانیم و راهشان را ادامه بدهیم. خون آنان دلیل بودن ماست. یا ایهالکافرون برای ما قتلگاهیست که به سوی آن با سر می دویم تا خدا را در خون خود آغشته ملاقات کنیم. رو به پایین گر رود بر ذوالفقارش خون ما زیر تیغش رو به بالا نام حیدر می رود
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 27172
  • کل نظرات : 3268
  • افراد آنلاین : 50
  • تعداد اعضا : 1855
  • آی پی امروز : 773
  • آی پی دیروز : 405
  • بازدید امروز : 8,268
  • باردید دیروز : 3,401
  • گوگل امروز : 81
  • گوگل دیروز : 56
  • بازدید هفته : 11,669
  • بازدید ماه : 18,996
  • بازدید سال : 393,796
  • بازدید کلی : 22,640,757