loading...
حرم شاه - بانک جامع اشعار مذهبی روضه و مرثیه
خادم الزهرا (س) بازدید : 313 جمعه 18 اسفند 1391 نظرات (0)

بیا بنشین به غمخواری، کنار بسترم اَسما
که می دانم بود این شام، شامِ آخرم اَسما

بیا بنشین و مادر وار همدرد دل من شو
تو می دانی که من از کودکی بی مادرم اَسما

دلم چون شمع غم، تنها میان سینه می سوزد
گهی بر کودکان و گه به حال همسرم، اَسما

چو یک دست مرا قنفذ زکار انداخت، بی پروا
حمایت کردم از مولا به دست دیگرم اَسما

مرا کشتند مظلومانه نا اهلان و، می دانم
شود از خونِ سر چون لاله فرق شوهرم، اَسما

پس از من جمع کن، این بستر و پیراهن خونین
که آثاری نبیند دیگر از من، دخترم، اَسما

سید تقی قریشی (فراز)

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
بسم رب الشهدا . سلام. به سایت حرم شاه خوش آمدید. شهدا رفتند که ما بمانیم و راهشان را ادامه بدهیم. خون آنان دلیل بودن ماست. یا ایهالکافرون برای ما قتلگاهیست که به سوی آن با سر می دویم تا خدا را در خون خود آغشته ملاقات کنیم. رو به پایین گر رود بر ذوالفقارش خون ما زیر تیغش رو به بالا نام حیدر می رود
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 27172
  • کل نظرات : 3268
  • افراد آنلاین : 54
  • تعداد اعضا : 1855
  • آی پی امروز : 587
  • آی پی دیروز : 405
  • بازدید امروز : 7,225
  • باردید دیروز : 3,401
  • گوگل امروز : 78
  • گوگل دیروز : 56
  • بازدید هفته : 10,626
  • بازدید ماه : 17,953
  • بازدید سال : 392,753
  • بازدید کلی : 22,639,714