سالار زينب(س)
از بس تورا زدند سرم تير ميكشد
از غُصه ي تو چشم ترم تير ميكشد
قاتل دويد و خواهر تو بيشتر دويد
از بس دويده ام كمرم تير ميكشد
---------------------------------------------------------------------------------------------
بال و پرت كشيده شده روي خاك كه
از ديدنِ تو بال و پرم تير ميكشد
مثل كوير ِ خشك ترك خورده اين لبت
از خشكيِ لبت جگرم تير ميكشد
آمد علي ز عرش ببين اي برادرم
زخم ِ رويِ سر ِ پدرم تير ميكشد
(علي قديمي)