امام حسین(ع)-شهادت
گذر کردی به قبرستان کم و بیش
کفن بردند دولتمند و درویش
ولی ارباب عالم بی کفن ماند
مدام این غم به قلبم می زند نیش
***
سپاهی را که من دیدم برادر
تو را از دست من می گیرد آخر
عزیزم ساربان نامهربان است
خودت انگشترت را در بیاور
***
تمام شاخه ها را تر بریدند
بدن بی جان، سر از پیکر بریدند
هنوز اما نفس می زد حسینم
گلم را زنده زنده سر بریدند
***
همه چیزِ مرا یک باره بردند
قرار از این دل بیچاره بردند
یتیمانی که حیدر نانشان داد
تلافی کرده و گهواره بردند