loading...
حرم شاه - بانک جامع اشعار مذهبی روضه و مرثیه
خادم الزهرا (س) بازدید : 185 یکشنبه 05 آذر 1391 نظرات (0)

حضرت زینب(س)-عصر عاشورا

 

باور نمی کنم سر نیزه سرت بُود

این تکه پاره ها به زمین پیکرت بُود

باید کفن به وسعت صحرا کنم تو را

هر جا نظاره میکنم بدن اطهرت بُود

باور نمی کنم که تو باشی برادرم

تنها میان دشمن دون خواهرت بُود

حالا که روی نیزه شدی پس نگاه کن

باران خنجر است که بر حنجرت بود

باور نمی کنم که به انگشت ساربان

ای جان من فدای تو انگشترت بُود

حتی ز خواهرت تو مکن این سوال را

پس خواهرم چه شد که چنین معجرت بُود

باور نمی کنم که دو دست کنار آب

دستان ساقی حرم لشگرت بُود

باور نمی کنم که به دستان خونی ات

شش ماهه ی بریده گلو اصغرت بُود

ای از قفا بریده سرت را عدوی تو

سمت کدام خیمه نگاه ترت بُود

باور نمی کنم که تو تسبیح وا شده

این پیکر تنیده به خون اکبرت بُود

قدری اذان بگو که نگویند خارجی است

زیرا کنار رأس تو پیغمبرت بُود

در این طرف نظاره مکن ای برادرم

آتش گرفته موی سر دخترت بُود

باور نمی کنم که به گودال قتلگاه

این خانم خمیده ترین مادرت بُود

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
بسم رب الشهدا . سلام. به سایت حرم شاه خوش آمدید. شهدا رفتند که ما بمانیم و راهشان را ادامه بدهیم. خون آنان دلیل بودن ماست. یا ایهالکافرون برای ما قتلگاهیست که به سوی آن با سر می دویم تا خدا را در خون خود آغشته ملاقات کنیم. رو به پایین گر رود بر ذوالفقارش خون ما زیر تیغش رو به بالا نام حیدر می رود
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 27172
  • کل نظرات : 3268
  • افراد آنلاین : 56
  • تعداد اعضا : 1855
  • آی پی امروز : 848
  • آی پی دیروز : 405
  • بازدید امروز : 9,251
  • باردید دیروز : 3,401
  • گوگل امروز : 81
  • گوگل دیروز : 56
  • بازدید هفته : 12,652
  • بازدید ماه : 19,979
  • بازدید سال : 394,779
  • بازدید کلی : 22,641,740