loading...
حرم شاه - بانک جامع اشعار مذهبی روضه و مرثیه
خادم الزهرا (س) بازدید : 183 سه شنبه 30 آبان 1391 نظرات (0)

اشعار شب ششم محرم – عبدالحسین مخلص آبادی

 

می خواستند ملائکه وقف غمت کنند

جایی کنار دست خودم محرمت کنند

 

از پاکی ات شنیده و حالا قرارشد

اینجا کنار دجله تو را زمزمت کنند

 

لب تشنه می روی که مرا جان به لب کنی؟

باران شدی که بر سرمان نم نمت کنند؟

 

از اولش که حرف عسل خوردن تو بود

اصلا قرار بوده تو را در همت کنند

 

جان عمو نقاب خودت را تکان مده

راضی مشو شبیه خودم پرچمت کنند

 

نجمه کنار خواهر من گریه می کند

تا اندکی به نیزه تو را محکمت کنند

 

ارثی که برده ای تو زمادربزرگ خود

باعث شده در اوج جوانی خمت کنند

 

اصلا قرار بوده تو را پیش چشم من

مثل علیٍ اکبر لیلا کمت کنند

 

عبد الحسین مخلص آبادی

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
بسم رب الشهدا . سلام. به سایت حرم شاه خوش آمدید. شهدا رفتند که ما بمانیم و راهشان را ادامه بدهیم. خون آنان دلیل بودن ماست. یا ایهالکافرون برای ما قتلگاهیست که به سوی آن با سر می دویم تا خدا را در خون خود آغشته ملاقات کنیم. رو به پایین گر رود بر ذوالفقارش خون ما زیر تیغش رو به بالا نام حیدر می رود
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 27172
  • کل نظرات : 3268
  • افراد آنلاین : 28
  • تعداد اعضا : 1855
  • آی پی امروز : 474
  • آی پی دیروز : 405
  • بازدید امروز : 6,201
  • باردید دیروز : 3,401
  • گوگل امروز : 71
  • گوگل دیروز : 56
  • بازدید هفته : 9,602
  • بازدید ماه : 16,929
  • بازدید سال : 391,729
  • بازدید کلی : 22,638,690