loading...
حرم شاه - بانک جامع اشعار مذهبی روضه و مرثیه
خادم الزهرا (س) بازدید : 249 یکشنبه 28 آبان 1391 نظرات (0)

اشعار شب چهارم محرم

 

به روی دست دلِ بی قراری آوردم

بغل بغل غزل آه و زاری آوردم

 

برای اینکه به دست آورم دلت آقا

نگاه ملتمس و گریه داری آوردم

 

من این دو حلقه به گوش کفن به تن کرده

به پیشگاه تو با شرمساری آوردم

 

تو را به چادر خاکی مادرت سوگند

قبول کن که به امیدواری آوردم

 

دو پیش مرگ تو را از قبیله ی طاها

در این همایش خون یادگاری آوردم

 

سهیم کن جگرم را به غصه ی فرزند

دو پاره ی جگرم را به یاری آوردم

 

به جنگ این همه لشگر به رمز یا زهرا

ز خیمه لشگر حیدر تباری آوردم

 

همه بضاعت زینب همین دو قربانی ست

برای غربت و آهی که داری آوردم

 

فدایی گلوی اصغرت که می گردند

دو دست بوس تو را بهر کاری آوردم

 

رقیه دلهره دارد ز برق خنجرها

برای دختر تو جان نثاری آوردم

 

برای رفتن تا شهر شام همراهت

ستاره های شب نی سواری آوردم

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
بسم رب الشهدا . سلام. به سایت حرم شاه خوش آمدید. شهدا رفتند که ما بمانیم و راهشان را ادامه بدهیم. خون آنان دلیل بودن ماست. یا ایهالکافرون برای ما قتلگاهیست که به سوی آن با سر می دویم تا خدا را در خون خود آغشته ملاقات کنیم. رو به پایین گر رود بر ذوالفقارش خون ما زیر تیغش رو به بالا نام حیدر می رود
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 27172
  • کل نظرات : 3268
  • افراد آنلاین : 33
  • تعداد اعضا : 1855
  • آی پی امروز : 434
  • آی پی دیروز : 405
  • بازدید امروز : 5,406
  • باردید دیروز : 3,401
  • گوگل امروز : 67
  • گوگل دیروز : 56
  • بازدید هفته : 8,807
  • بازدید ماه : 16,134
  • بازدید سال : 390,934
  • بازدید کلی : 22,637,895