وقتی میان روضه مکان می دهی مرا
انگار جا به باغ جنان می دهی مرا
بی شک ز خاک تربتمان چشمه های اشک
چون در غمت سرشک روان می دهی مرا
در خانه ی تو تور و من هستم کلیم تو
در گفتگوی خویش بیان می دهی مرا
ما را رها به عرصه ی محشر نمی کنی
وقتی نشان مادر تان می دهی مرا
می خواستم که حاجت خود را طلب کنم
از پشت در تو بیش از آن می دهی مرا
آقا نشد کسی که نشد نوکر حسین
آقایی زمین و زمان می دهی مرا
خواهی به من تو خیر دو عالم عطا کنی
جا در میان سینه زنان می دهی مرا
هر سال در محرم تو زنده می شویم
غرق عزای خویش توان می دهی مرا