هرکس که خانزاده غم واشک و ماتم است
یک ماه نه تمامی سالش محرم است
تشنه نمانده ديده ی ما اي قتيل اشك
همواره بين روضه دو چشمم دو زمزم است
نامت دوا و خاک سرکوی توشفا
ذکر حسین بر لب عیسی بن مریم است
جنت زحسن روی تو دل می برد زخلق
آری بهشت بی رخ ماهت جهنم است
بی شک حسین منی پیغمبرت شدی
پیغمبری که خود سبب خلق عالم است
هرمحفلی که نام تو در آن برد کسی
آنجا بساط روضه برایم فراهم است
من زیر بار غصه و غم خم نمی شوم
پشتم به بیرق و به لوای تو محکم است
شاعر: وحيد كردلو