اشعار ماه محرم - حمیدرضا بشیری
من را برای بزم عزا آتشم زنید
آری، تو رو خدا، برای خدا آتشم زنید
من را خدا برای شما آفریده است
دست شماست تا که کجا آتشم زنید
پای فرات و علقمه، فرقی نمیکند
من را بَرید و کرببلا آتشم زنید
اصلا برای گرمیِ بازار روضهات
زهراخرید مرا تا آتشم زنید
هر شب به حاجتی سر این روضه میرسم
شاید میان بزم عزا آتشم زنید
این چشمها مقدم پاهای زینب است
من را برای زینب کبری آتشم زنید
اشکی دهید و در همه جا، آتشم کشید
من را برای خون خدا آتشم زنید
حمیدرضا بشیری