loading...
حرم شاه - بانک جامع اشعار مذهبی روضه و مرثیه
خادم الزهرا (س) بازدید : 309 پنجشنبه 11 آبان 1391 نظرات (0)

امام علی(ع)-مدح و مصیبت

 

لات های قبیله می‌رفتند به هبل احترام بگذارند

باز با جسم و جان آلوده پا به بیت الحرام بگذارند

شهر از روشنی گریزان بود، یکه تاز قبیله شیطان بود

و خلایق فقط در این اوهام، که برای که دام بگذارند

همه ی دختران زنده به گور، خواب انگور و نور می دیدند

تا دوباره بتانِ باده پرست، جام بالای جام بگذارند

ناگهان عطر ربنا پیچید، با صدایی که در حرا پیچید

جبرییل آمد و مقرر شد همه سنگ تمام بگذارند

راه او سخت بود و آسان شد، مرد ده ساله ای مسلمان شد

و پس از نام او خدا فرمود که علیه سلام بگذارند

شهر با مردم نظر تنگش، دست در دست یکدگر دادند

که از آیینه دست بردارند، شهر را بی امام بگذارند

مصلحت در سکوت بود و سکوت، و خدا خواست تا در آن برهوت

تم موسیقی غریبش را سال ها بی کلام بگذارند

دست هاشان به آسمان نرسید، راه حلی به ذهنشان نرسید

به جز از این که ابن ملجم را سر راه قطام بگذارند

بعد از آن با حسن غریبه شدند، و سپس از حسین دل کندند

کاروانی شکسته در راه است، آه اگر اهل شام بگذارند

دفتر شعر من که آیینی ست، حاصل داغ های سنگینی ست

تا چه مقبولشان بیوفتد یا دست روی کدام بگذارند

***

برای شنیدن صوت دکلمه این شعر توسط آقای احمد علوی اینجا را کلیک کنید

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
بسم رب الشهدا . سلام. به سایت حرم شاه خوش آمدید. شهدا رفتند که ما بمانیم و راهشان را ادامه بدهیم. خون آنان دلیل بودن ماست. یا ایهالکافرون برای ما قتلگاهیست که به سوی آن با سر می دویم تا خدا را در خون خود آغشته ملاقات کنیم. رو به پایین گر رود بر ذوالفقارش خون ما زیر تیغش رو به بالا نام حیدر می رود
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 27172
  • کل نظرات : 3268
  • افراد آنلاین : 37
  • تعداد اعضا : 1855
  • آی پی امروز : 479
  • آی پی دیروز : 405
  • بازدید امروز : 6,308
  • باردید دیروز : 3,401
  • گوگل امروز : 71
  • گوگل دیروز : 56
  • بازدید هفته : 9,709
  • بازدید ماه : 17,036
  • بازدید سال : 391,836
  • بازدید کلی : 22,638,797