loading...
حرم شاه - بانک جامع اشعار مذهبی روضه و مرثیه
خادم الزهرا (س) بازدید : 175 دوشنبه 01 آبان 1391 نظرات (0)

بايد غزل براي دل بي قرار گفت

از لحظه هاي پر شده از انتظار گفت

از مشرق نگاه تو بر اوج نيزه ها

از قامتي شکسته ولي استوار گفت

از رويش دوباره ي فصل بهار غم

يا از شروع حادثه اي ناگوار گفت

از مشک پاره پاره ي افتاده بر زمين

از رويش دو دست، در اين خاکسار گفت

از شعله اي که در تب آن سوخت خيمه ها

از زخم پاي دخترکان، درد خار گفت

اي خيمه هاي سوخته طاقت بياوريد

باید که شعله شعله از این لاله زار گفت

وقتي عطش لبان زمين را ترک زده ست

بايد ترک ترک غزل گريه دار گفت

بگذار تا گره زنم اين بيت را به عشق

با عشق مي شود غزلي سوگوار گفت

هفتاد و دو کبوتر خونين ميان شعر

شاعر بگو کدام؟ خزان يا بهار گفت؟

از گوشه ي حسيني ساز شکسته ات

يک يا حسين از ته دل يادگار گفت

در پيچ و تاب حادثه ي سرخ کربلا

"يک عمر مي توان سخن از زلف يار گفت"

 

شاعر: حسین سنگری

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
بسم رب الشهدا . سلام. به سایت حرم شاه خوش آمدید. شهدا رفتند که ما بمانیم و راهشان را ادامه بدهیم. خون آنان دلیل بودن ماست. یا ایهالکافرون برای ما قتلگاهیست که به سوی آن با سر می دویم تا خدا را در خون خود آغشته ملاقات کنیم. رو به پایین گر رود بر ذوالفقارش خون ما زیر تیغش رو به بالا نام حیدر می رود
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 27172
  • کل نظرات : 3268
  • افراد آنلاین : 30
  • تعداد اعضا : 1855
  • آی پی امروز : 484
  • آی پی دیروز : 405
  • بازدید امروز : 6,418
  • باردید دیروز : 3,401
  • گوگل امروز : 71
  • گوگل دیروز : 56
  • بازدید هفته : 9,819
  • بازدید ماه : 17,146
  • بازدید سال : 391,946
  • بازدید کلی : 22,638,907