ناگهان عطر تو پیچید در آغوش اتاقم
با سر انگشت نسیم آمده بودی به سراغم
زیر و رو کرد مرا دست نسیمی که خبر داشت
من خاموش سراپا همه خاکستر داغم
بین آغوش تو بگذار بسوزم به جهنم -
که به آتش بکشد باغ مرا چشم و چراغم
بیت در بیت بیا پیرهنم باش از آن پس -
آشنا می شود آغوش تو با سبک و سیاقم
حرف چشمان تو مانند غزل های ملمّع
واژه در واژه کشیده ست از ایران به عراقم
شاعر: سید حمید رضا برقعی