loading...
حرم شاه - بانک جامع اشعار مذهبی روضه و مرثیه
خادم الزهرا (س) بازدید : 129 جمعه 03 شهریور 1391 نظرات (0)

باید برای مقدم عشق تو یا "کریم"

فکری به حال سینه خاکسترم کنم



آیینه کاری حرمت عاقبت مرا

وادار می کند که دلم را حرم کنم



تیغ سیاه سرمه گلوی غزل درید

گفتی که وصف چشم تو در شعر کم کنم



پس لازم است طرح نو اندازم از کلام

باید غزل به قافیه "ذوالکرم" کنم



مولا بیا مدد بده امشب به شعر من

تا از رطوبت لب تو تر کنم سخن



در یچ و تاب زلف تو عشاق بی شمار

شانه مزن به موی خود این گونه بی قرار



دل های زخم خورده وقف محبتت

با تیغ ابروان کجت گرم کارزار



ای آنکه شد دخیل زمستان به پرچمت

تا پا بگیرد از دل اسفند نو بهار



نخ های سبز پنجره ات خلعت بهشت

کاشی کبود های حریمت بنفشه زار



من آن گدای ساکت هر روزه نیستم

دیگر بس است پرده ز رویت بزن کنار

 


زیرا که مست کرده ام و داد می زنم

سر مگوی حضرت حق گویم آشکار



مشهد اگر نگفت خدا خانه من است


می خواست شهر مکه نیافتد ز اعتبار



کو آنکه در خور کرمت آرزو کند؟


ما کاسه های کوچک و دست تو آبشار



شاید زد و به درد تو خوردیم عاقبت


ما را میان صحن عتیقت نگاه دار



تو آمدی که مثل منی سائلت شود


حسن رخ تو کی شود از خال خدشه دار؟



دعبل که نیستیم عبا مرحمت کنی


بگذار پای خود به لبم وقت احتضار



با معرفت ببین که به دامن سرم گرفت


با یک سلام سینه ام عطر حرم گرفت

 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
بسم رب الشهدا . سلام. به سایت حرم شاه خوش آمدید. شهدا رفتند که ما بمانیم و راهشان را ادامه بدهیم. خون آنان دلیل بودن ماست. یا ایهالکافرون برای ما قتلگاهیست که به سوی آن با سر می دویم تا خدا را در خون خود آغشته ملاقات کنیم. رو به پایین گر رود بر ذوالفقارش خون ما زیر تیغش رو به بالا نام حیدر می رود
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 27172
  • کل نظرات : 3268
  • افراد آنلاین : 47
  • تعداد اعضا : 1855
  • آی پی امروز : 722
  • آی پی دیروز : 405
  • بازدید امروز : 8,008
  • باردید دیروز : 3,401
  • گوگل امروز : 79
  • گوگل دیروز : 56
  • بازدید هفته : 11,409
  • بازدید ماه : 18,736
  • بازدید سال : 393,536
  • بازدید کلی : 22,640,497