loading...
حرم شاه - بانک جامع اشعار مذهبی روضه و مرثیه
خادم الزهرا (س) بازدید : 229 دوشنبه 30 مرداد 1391 نظرات (0)

امام صادق(ع)-شهادت

 

یکی نیست بین شما غیرتشو محک کنه

دستای بستمو وا کنه به من کمک کنه

من پیر مرد تحمل دویدن ندارم

قدرت ایستادن و دوباره رفتن ندارم

منو با خنجر و شمشیر جفاتون بکُشید

اما این قدر توی کوچه های این شهر نکشید

کوچه ای که بین اون سیلی به زهرا می زدند

یاس هجده ساله ی حیدر و تنها می زدند

ظلم و بیداد شما قلب منو خون می کنه

دل خون من یاد رقیه خاتون می کنه

منو عمه ام رقیه هر دو تا مثل همیم

هر دو تامون پی ناقه ی شماها دویدیم

همونی که معجر از سر رقیه می کشید

منو با سر برهنه از خونه بیرون کشید

همونی که عمه ام رقیه رو کتک می زد

من پیرمرد و با تازیونه کتک می زد

همونی که عمه ام رقیه رو مسخره کرد

تو کوچه با خنده هاش بند دلم رو پاره کرد

منِ پیرمرد و این قدر اذیت نکنید

این قدر با دست بسته تو مدینه نکشید

این یه ارثه همه ی آل علی غریب باشن

حتی توی خونشون تنها و غم نصیب باشن

منم آخر از میون جمع نامردا می رم

مث عمه ام رقیه توی غربت می میرم

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
بسم رب الشهدا . سلام. به سایت حرم شاه خوش آمدید. شهدا رفتند که ما بمانیم و راهشان را ادامه بدهیم. خون آنان دلیل بودن ماست. یا ایهالکافرون برای ما قتلگاهیست که به سوی آن با سر می دویم تا خدا را در خون خود آغشته ملاقات کنیم. رو به پایین گر رود بر ذوالفقارش خون ما زیر تیغش رو به بالا نام حیدر می رود
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 27172
  • کل نظرات : 3268
  • افراد آنلاین : 65
  • تعداد اعضا : 1855
  • آی پی امروز : 1106
  • آی پی دیروز : 405
  • بازدید امروز : 13,768
  • باردید دیروز : 3,401
  • گوگل امروز : 92
  • گوگل دیروز : 56
  • بازدید هفته : 17,169
  • بازدید ماه : 24,496
  • بازدید سال : 399,296
  • بازدید کلی : 22,646,257