میلاد امام موسی کاظم(ع)
مژده دهید شیعیان نور رسول(ص)آمده/ بین مدینه و صفا آیه ی نور آمده
کاظمِ صابر آمده ،باب حوائج آمده /شادی دائم آمده ،موسی کاظم(ع) آمده
هست حمیده مادرش بانویِ عشق آسمان /شاهد وحی لامکان مادر صالح زمان
باز یتیم پروری باز ندای یا علی(ع)/ در شب و کوچه های آن باز امیرِ سروری
شیر جهان،نور زمان،وحی عیان /سرّ نهان هست چه کس ابولحسن(ع)
پای بکوب و دست زن/ عشق بورز و بزم زن
ای همه هستی جهان ،ای شرف مقربان /هفتم امام شیعیان،سیره ی عشق در جهان
سجده گه ملک شدی ،خاک درت فرشتگان/ بر در کوی بندگی ،شاه همه مقربان
بارگهت پر از صفا بال و پر فرشته ها/ مردم مکتب ولا در حرمت به شور ها
عامل وحی ساعدی،شیر سپاه ایزدی/ شکر خدا که می رسد دسته گل محمدی
فاطمه(س)مادرت شده،عشقِ مصورت شده /می رسد از فلک ندا موسی کاظم(ع)آمدی
شکر که شاه می رسد، شیر سپاه می رسد/ صورت نور می رسد، سیرت وحی ایزدی
صور دمید و زنده شد هر دو جهان به نام او /عشق جهان به کام او باز دوباره نام او
سجده به درگهش کند،مرده و زنده غش کند/ از همه تواضعش ،از کلمات ناب او
شهر شده به نام او مرقد کاظمینیان /صبح و مساء و شام او رفع دعای شیعیان
اوست ابولرّضای(ع)ما،اوست امیر شهر قم /مشهد ما و عشق ما ،واقعه ی غدیر خم
اوست کلام وحی حقّ،اوست سپیده در شفق/ اوست مٍثال آیه ی< والقمر اذا التسق>
هر که کند زیارتش قبر حسین(ع) دیده او/ گنبد شاه شیعیان،نور دو عین دیده او
باز دوباره یاد او،سیره ی او،جهاد او /قبطه خورد هر آنکسی کاو نرود به راه او
باز دوباره آیه ی لیل و نهار می رسد /باز دوباره در شتاء ،فصل بهار می رسد
هر که محمّدی(ص) شود،خوشدل و بی بدی شود/ مژده دهید کاز فلک ،شه ز شکار می رسد
دست زنید و ولوله ،تا خود عرش هلهله/ تا که کند شفاعتت،بوی سلام می رسد
جان همه فدای تو،عرش و جهان به پای تو /سرو به زیر پای تو ،روح کلام می رسد
تا که کند ضمانتت ،باز دوباره رویتت/ مژده بده به شیعیان((هین که نگار می رسد))
حسنعلی فاتح نژاد(خوشدل)