khadem
ارسالها: | 1291 |
عضویت: | 24 /10 /1390 |
تشکر کرده: | 1 |
تشکر شده: | 77 |
|
متن گریز روضه ی حضرت زهرا سلام الله علیها-گریز گریز سی و هفتم
شهادت رسول خدا (ص) بیش از همه برای فاطمه (س) سخت و دشوار بود . امام علی (ع) پس از غسل و کفن و دفن پیامبر (ص) وارد خانه شد . دید حضرت زهرا (س) از اشک و آه و ناله لحظه به لحظه غش می کند و به حال می آید . هر گاه چشم باز می کند نگاهی به حسن و حسین (ع) میکند و می گوید : کجاست جد بزرگوارتان که شما را عزیز می داشت ؟ کجاست آن پدری که برروی دوشش جای داشتید ؟ کجاست آن نیای ارجمند که نمی گذاشت روی زمین راه بروید ؟ ای خدا !دیگر در این خانه باز نمی شود . دیگر پدر را از این در نمی بینیم . از غم های گرانباری که قلب زهرا (س) را گرفته بود جز خدای عزوجل کسی آگاه نبود ؛ بدین جهت خداوند فرشته ای را مونس حضرت زهرا (س) قرار داد که تسلی بخش غم های او و هم صحبتی در تنهایی او باشد . عرض می کنم : بی بی جان !بعد رسول الله (ص) غریب و مظلوم شدید . دیگر زندگی با این امت نامرد برایتان سخت شده بود ؛ اما فرشته ها مامور بودند ؛ مونس تنهایی شما باشند شما با فرشتگان هم صحبت و هم کلام می شدید . با آنها درد دل می کردید و اندکی تسلی می یافتید ؛ اما جان ها به قربان عمه سادات بی بی زینب (س) !بعد امام حسین (ع) باید با شمر و ابن زیاد و یزید و عمر سعد هم کلام باشد ...... در این سفر شدی آزرده گر ز محنت و آه زیادتر تو ندیدی زمن مشقت و آه نمک بس است همین بر جراحت دل من که قاتل تو بود روز و شب مقابل من شاعر:جودی منبع:كتاب گریزهای مداحی،نویسنده: محمد هادی میهن دوست انتشارات: صبح امید
|
|
جمعه 18 بهمن 1392 - 13:53 |
|