امیرالمومنین (ع)* درون مسجد بودند . راوی میگوید تا حسنین (ع) به امیرالمومنین (ع) خبر وفات مادرشان را رساندند ؛ علی (ع) بی حال داخل مسجد افتاد . او را به هوش آوردند . راه مسجد تا خانه را نمیدانم با چه حالی و چه وضعی پیمود . اینجا امیرالمومنین که فاتح خیبر است با شنیدن این خبر بیهوش به زمین می افتد ؛پس چه حال و وضعی داشته اند ،زنان و کودکان ابا عبدالله (ع) آن زمانی که حضرت سکینه (ع) سراسیمه به میان خیمه ها دوید و صدا زد عمه !(والله لقد قتل ابی الحسین ) به خدا قسم پدرم کشته شد .

جز من کس ندیده یاس زتن بریده

خونین زخاک صحرا دستش زتن بریده

جز من کسی ندیده گل های پرپرش را

در زیر سم اسبان نعش برادرش را

جز من کسی ندیده یاسی که تشنه باشد

آبش زنوک نی و از تیغ و دشنه باشد

جز من کسی در عالم با چشم خود نبیند

در دست باغبانش گلچین گل بچیند

جز من کسی ندیده از جوجه پر بریدن

مهمان کنار دریا تشنه سر بریدن

جز من کسی ندیده تا شعله بر فروزد

طفلی کنار خیمه دامان او بسوزد

جز من کسی ندیده جسمی که پاره پاره

عطشان به نوک نیزه هجده مه و ستاره

جز من کسی ندیده سیلی و گوش پاره

در کربلا و یثرب بشکسته گوشواره

جز من کسی ندیده با گریه آنچه دیدم

دنبال نیزه داران در کوچه ها دویدم

جز من کسی ندیده یاس زتن بریده

خونین به خاک صحرا دستش زتن بریده

منبع:كتاب گریزهای مداحی،نویسنده: محمد هادی میهن دوست

انتشارات: صبح امید